آن چه این روزها در فضای اجرایی و سیاسی کشور مبنی بر تعویض یا جا به جایی مدیران ارشد استانها وجود دارد، امری است که قبل از انتخابات مجلس نهم کاملا قابل پیش بینی بود.
در واقع دولت به علت پارهای از ملاحظات سیاسی در صدد است برخی از استانداران را تعویض و یا جا به جا نماید. باتحقیق صورت گرفته این امر کاملا مشخص است که مسأله مورد نظر، یک موضوع کاملا درون دولتی است که ریشه سیاسی دارد.
حالا اینکه این مسأله امری درست و یا نادرست است، مربوط به مدیران ارشد نظام میباشد و حق مسلم هر دولتی است که در هر زمان با توجه به سیاستهای مد نظر، مدیران را تعویض یا تغییر بدهد. بنابراین برخی نباید پیروزمندانه فکر کنند که این مسأله حاصل تلاش آنها است و در واقع تحقق شعار انتخاباتی آنها میباشد، زیرا این مسأله به هیچ وجه ساخته و پرداخته این بزرگواران نبوده و بلکه بالعکس، رویکرد دولت نهم و دهم در تغییرات اینگونه بوده که هیچ وقعی به این نوع فشارها و چانه زنیها نداشته و نخواهد داشت و اگر تن به تغییر بدهند،گزینه مورد نظر خود را جایگزین خواهند نمود.
نتیجه و انتهای این ماجرا دلیل کاملا واضحی بر این تحلیل خواهد بود. اما چند نکته را باید مد نظر داشت:
نکته اول؛ نگاهی درون استانی که می توان به این امر داشت و آن اینکه استان گیلان از استانهای کشور است که متأسفانه به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم در آن، معمولا در این جا به جایی ها متضرر شده است. این مسأله را می توان در تغییر استانداران قبلی مشاهده نمود. استانداری که در گیلان به عنوان یک استاندار بومی ناکارآمد از نگاه برخی جلوه داده می شد، پس از جا به جایی و انتقال به استانی دیگر به عنوان استاندار برتر معرفی گردید و جهت استفاده از ظرفیت های مدیریتی به وزارت کشور منتقل شد. اما جایگزین ایشان شخصی شد که اگر چه مدت زیادی در استان ماند، ولی هرگز شاهد تحول اساسی و شگرف در طول مدیریتش نبودیم، حتی در برخی از حوزهها، سیر قهقرایی داشتیم .بنا بر این باید در هر تغییری نگاهی جامع به وضعیت سیاسی و اجتماعی استان داشت و با چشمانی باز برای حرکت رو به جلوی استان تصمیم گرفت. البته باید از موضع گیری های مناسب و کارشناسانه برخی از نمایندگان منتخب مردم شریف گیلان در این زمینه تشکر و قدردانی نمود که این روزها شاهد آن در رسانهها هستیم و امید است با نظارت این بزرگواران شاهد کمترین آسیب به استان باشیم.
نکته دوم اینکه بزرگوارانی که در شعارهای انتخاباتی و یا تریبون های خود استاندار را مدیری ضعیف میدانستند و به همین جهت در شیپور جا به جایی مدیر ارشد استان می دمیدند، حداقل مناسب است قدری تأمل نمایند که کاندید مورد نظر خودشان از لحاظ مدیریتی بالاتر و یا حداقل در سطح همین استاندار فعلی باشد تا شامل حال حدیث مبارک معصوم که فرمود اگر امروزت از دیروزت بدتر باشد خسران کرده ای نگردیم.
َ
آنچه در برخی از محافل شنیده می شود شخصی مطرح می گردد که نه تنها هیچ مزیتی ندارد، بلکه به اندازه استاندار فعلی در زمان ابلاغ حکم استانداری نیز تجربه استانی ندارد. البته در حال حاضر با گذشت 14 ماه از ابلاغ حکم استانداری همین استاندار، قابل مقایسه با زمان شروع مدیریت خود نیست و در حال حاضر، دارای کوله باری از تجربه است که جا به جایی ایشان برای استان کاملا ضربه زننده خواهد بود و از ثمرات هزینه های پرداخت شده در این استان، استانهای دیگر و یا در مسئولیتهای دیگر بهره برداری خواهند کرد.
بنابراین اگر گزینه ای صرفا بومی را با تجربه ای ناچیز، جایگزین کنیم در واقع مصداق حدیث فوق الذکر گردیدهایم که حضرت می فرمود این نوع انسانها ملعون می باشند. حالا ما به خاطر برخی از لج بازی های سیاسی و متعصبانه به دور از تدبیر در حال انجام کاری هستیم که نه فقط به خودمان، بلکه با شرایط زندگی و اجتماعی دو و نیم میلیون انسان مرتبط می باشد. پس خوب است دوستان قدری بیشتر تأمل نمایند. البته در صدر این نوشتار گفته آمد که این امور تأثیر آنچنانی نخواهد داشت بلکه فقط به عنوان یک کاتالیزور در این امر عمل خواهد نمود. و مناسب است که در یک حرکت جمعی بدور از هر نوع نگاه بخشی به فکر مصالح استان باشیم و جلوی هر حرکت ضربه زننده را بگیریم.
اما نکته آخر مربوط به مسئولین کشور است. همانطور که گفته شد، جا به جایی ها حق مسلم آنهاست و با توجه به اینکه حداکثر مردم شریف ایران در انتخابات دشمن شکن خرداد 88 آنها را به مسئولیت اجرایی کشور انتخاب کردند، در واقع این امر، یعنی انتخاب مسئولین اجرایی نیز واگذار گردیده است، اما امری که باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که در برخی موارد می توان با پاره ای از تذکرات، ضعف ها و یا در واقع دلایل این تغییرات را پوشش داد. بنابراین می توان بین خوب و خوبتر، خوبتر را انتخاب کرد، زیرا همانطور که مشخص است، در هر تب و تاب تغییر، ماه ها مسئولین دنبال سر و سامان دادن به شرایط و وضعیت مدیریتی در استان خواهند بود و در برخی از بخش ها و حوزه ها که مدیران دارای قوت مناسب نیستند، در این فرجه زمانی کارها کاملا رها خواهد شد و در آخرسر، آنکه ضرر خواهد کرد، مردم خواهند بود. بنابراین به نظر میرسد، در فاصله زمانی اندکی که تا پایان دولت وجود دارد، به راحتی می توان با تدبیر بهتر، با پوشش دادن اموری که مدنظر است، آسیب ها را به حداقل ممکن رساند و در ضمن به اهداف مورد نظر نیز رسید.
مرتضی برگستان / گیلان آنلاین